عربستان در آستانه عادیسازی روابط با صهیونیستها است؟
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۰۳۸۸
به دنبال ظهور شاخصهای جدید از عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و همچنین اظهارات اخیر نتانیاهو در این زمینه سوالاتی مطرح میشود که آیا عربستان در آستانه عادیسازی با صهیونیستها قرار گرفته است.
به گزارش ایران اکونومیست، روابط عربستان و رژیم صهیونیستی همواره موضوع بحث بسیاری از ناظران و سیاستمداران بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاخصهای جدید عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل
عربستان سعودی روز به روز گامهای بیشتری بهسوی عادیسازی روابط با اسرائیل برمیدارد و اقداماتی را با هدف آمادهسازی فضای سیاسی و عمومی برای پذیرش عادیسازی روابط با اسرائیل در عربستان و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس انجام میدهد. این درحالی است که رسانهها روز گذشته اعلام کردند قرار است رئیس هیئت مدیره بانک اسرائیلی «لئومی» سخنران کنفرانس ابتکار آینده سرمایه گذاری عربستان باشد که روز پنج شنبه پیش رو در ریاض برگزار خواهد شد، امری که میتواند نشانه دیگری از تحول در علنی شدن سازش ریاض با رژیم صهیونیستی باشد.
همچنین برای اولین بار یک ورزشکار اسرائیل در مسابقاتی که در عربستان سعودی برگزار میشود، شرکت خواهد کرد. «شاحار ساگیف» اولین ورزشکار اسرائیلی است که در سایه نزدیکی قابل توجه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به رهبران رژیم صهیونیستی، در مسابقات سه گانه (دوچرخه سواری، شنا و دو) که در عربستان سعودی برگزار میشود، شرکت میکند.
اخیرا سایت «گلوبس» به نقل از یک منبع رسمی سعودی اعلام کرد: «نمایندگان شرکتها و تجار اسرائیلی روزانه به عربستان میآیند و در پروژههای بزرگ از جمله پروژه شهر نئوم شرکت میکنند». ماه گذشته رسانههای اسرائیلی اعلام کردند: «دهها تاجر اسرائیلی طی ماههای اخیر برای اجرای معاملههایی در زمینه کشاورزی و سایبری به عربستان سعودی سفر کردهاند».
حساب کاربری وزارت خارجه اسرائیل برای ارتباط با مردم عربستان به تلاش خود ادامه میدهد، در همین راستا حساب کاربری در توئیتر با نام « عربستان سعودی به زبان عبری» ایجاد کرده است که پروفایل این حساب کاربری تصویری از مکه و تصویر ملک «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان و محمد بن سلمان را نشان می دهد و مرتباً اخبار مربوط به عربستان سعودی را به زبان عبری منتشر میکند.
سعودیها در ماه آگوست 2022 اجازه دادند که هواپیماهای صهیونیستها از حریم هوایی عربستان عبور کند. عربستان سعودی در سالهای گذشته تلاش کرده تا خود را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی کند، به همین دلیل ناظران معتقدند که عربستان سعودی به دلیل ترس از واکنشها و انتقادات، از جمله در داخل عربستان، نسبت به هرگونه اعلام روابط دیپلماتیک با اسرائیل بسیار حساس است.
آنچه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در مورد تمایل روزافزون آل سعود برای پیوستن به قطار عادیسازی روابط اعلام کرد، تعجب آور نبود. نتانیاهو که خود را برای رقابت در یک انتخابات آماده میکند، میداند که سخنان او تأثیرات زیادی بر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی دارد که در مهندسی اختلافات خود با دولت «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا غرق شده است.
اخیرا نتانیاهو در مورد روند عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان سعودی نیز بر این مسئله تاکید کرد که ریاض از مدتها قبل روند تدریجی عادیسازی با اسرائیل را آغاز کرده است. این کشور از سال 2018 و حتی پیش از امضای توافق «ابراهیم» میان اسرائیل، امارات و بحرین در سپتامبر 2020، امکان استفاده ما از حریم هوایی خود را فراهم آورد تا صدها هزار اسرائیلی بتوانند از فراز خاک عربستان به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و حتی فراتر از آن سفر کنند.
نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی افزود: اگر موافقت عربستان سعودی نبود امکان نداشت که بتوانیم با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس توافق «ابراهیم» را امضا کنیم . پس میتوانیم بگوییم که عربستان سعودی در مسیر عادیسازی گام بر میدارد.
وی عادیسازی مناسبات میان تلآویو و ریاض را یکی از اهداف اصلی دیپلماتیک خود در صورت پیروزی در انتخابات آتی کنست رژیم صهیونیستی در 10 آبان اعلام کرد.
طبق معمول، رژیم صهیونیستی همواره به دنبال ارائه بهانههای واهی و بی پایه در مورد دلایل عادیسازی روابط با برخی از کشورهای عربی است تا برای این کشورها که ملت آن عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل را رد میکنند، توجیهی بیابند؛ چرا که درصد زیادی از ملت بحرین و ملت امارات مخالف هرگونه عادیسازی روابط با این رژیم هستند. اخیراً بنیامین نتانیاهو ادعا کرد که توافق برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در سایه ترسیم تصویری تهدیدآمیز از ایران میسر شد. وی همچنین مدعی شد که « زمانی که آشکارا مخالفت علیه مسلح شدن ایران به سلاح هستهای را رهبری کردم، این منفعت دوجانبه با کشورهای عربی ایجاد شد و آنها اکنون به اسرائیل به چشم دشمن نگاه نمیکنند، بلکه آن را همپیمانی میدانند که در مواجهه با ایران نمیشود از آن بی نیازی جست».
پس از سخنان بنیامین نتانیاهو مبنی بر عادی سازی روابط ریاض با تلآویو،هیچ اظهارنظری از سوی طرف سعودی صورت نگرفت. به نظر میرسد که اظهارات اسرائیل، عربستان را در موقعیت بسیار شرم آوری قرار داده است، از این نظر که این کشور خود را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی میکند.
در این زمینه بر کسی پوشیده نیست که اظهارات اخیر رژیم صهیونیستی واکنش شدیدی نسبت به عربستان خواهد داشت، این اظهارات باعث تشدید نفرت ملتهای عربی و اسلامی از عربستان سعودی میشود. چگونه چنین کشوری که خود را رهبر جهان اسلام معرفی میکند، میتواند با رژیم اشغالگر صهیونیستی رابطه برقرار کند.
سه سناریو در خصوص سخنرانی اخیر نتانیاهو وجود دارد که بن سلمان با نگرانی آنها را دنبال می کند، زیرا این موارد تا حد زیادی تصویر آینده وی را تعیین خواهند کرد. بن سلمان با تصمیم جدید در خصوص کاهش تولید نفت و ایجاد تنش با آمریکا به دنبال بهتر جلوه دادن وجهه شخصی خود است که آرزوی حکومت عربستان سعودی را در سر می پروراند. وی با این اقدام میخواهد به حامیان جمهوری خواه جهت پیروزی در انتخابات مجلس آمریکا در نوامبر 2022 کمک و زمینه بازگشت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا به کاخ سفید را فراهم کند.
دومین انتخاباتی که بن سلمان مشتاقانه منتظر آن است، انتخابات کنست رژیم صهیونیستی در اول نوامبر است. بن سلمان همچنین امیدوار است نتانیاهو موفق شود اکثریتی را به دست آورد که بتواند دوباره به سمت نخست وزیری رژیم صهیونیستی بازگردد.
ممکن است قبل از انتخابات کنست موضوع عادی سازی عربستان و رژیم صهیونیستی اعلام شود تا رای دهندگان داخل اراضی اشغالی 1948 احساس رضایت کنند و به آنها بگویند که میتوانید مستقیم و بدون توقف در اردن به حج عمره بروید.
سومین سناریو بستگی زیادی به اجرای سناریو اول و دوم دارد به این ترتیب که در صورت آماده شدن شرایط بین المللی و منطقهای، بن سلمان به اهداف خود یعنی نشستن بر تاج و تخت پادشاهی پدرش دست یابد.
پر واضح است که عربستان سعودی در سالهای گذشته به دنبال برقراری ارتباط با صهیونیستها بوده است و همواره روابط با اسرائیل در رسانههای دولتی مورد حمایت مقامات سعودی مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از شواهد و مدارک نشاندهنده روابط پنهانی محمد بن سلمان با رژیم صهیونیستی است و این درحالی است که بسیاری از کشورهای غربی وی را به ایجاد روابط دیپلماتیک با این رژیم ترغیب میکنند و او را سازنده واقعی سیاستهای عربستان میدانند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی عربستان سعودی محمد بن سلمان کشورهای عربی صهیونیست ها خلیج فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۰۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت: هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
انتهای پیام